همیشه این عقیده را داشتم که در بدترین شرایط کاری هم نباید غر زد. غر زدن قبل از اینکه نتیجه ای داشته باشه، شرایط رو برای خودم آدم سخت می کنه. انرژی آدم رو می گیره و همه چیز بدتر می شه. اما گاهی هم انگار چاره ای نیست. حالا این مطلب هم از همان غر زدن های گاه گاهی است.
گاهی احساس می کنم که دارم راه میرم و بی هوا یکی میاد با جفت پا کله پام می کنه. بعد تا میای بگی چرا؟ یه عده میریزن سرت تا می خوری میزننت. این شده حکایت بلاگ نویسی ما. برای نظر سنجی های بلاگ مدتی است که از گوگل فرم استفاده می کنم. حالا ماجرای جفت پا گرفتن اینجاست که ما داریم راه خودمون رو میریم بعد یکدفعه یک مناسبت میشه که سرویس های گوگل کلا مختل می شه، کل کارت از بین میره و با مغز می خوری زمین. بابت بقیه ماجراها هم همینه، تکلیف یوتیوب و فلیکر که معلومه. سراغ پیکاسا هم اگر بری برای آپلود عکسها همین اتفاقی که الان افتاده براش میافته. سراغ وردپرس می ری باز یکدفعه یک ماجرا برای اون پیش میاد. سراغ سرویسهای داخلی میری، یک روز در میون از کار میافتن.
خلاصه که ماجرایی داریم برای انجام کارهای ساده...