داشتم در توییتر میچرخیدم، دیدم که تعداد زیادی میگن که تو این هوا نباید کار کرد و باید رفت و لذت برد. این توییتها رو که دیدم یاد 7-8 سال پیش که رویای شرکتداری داشتم افتادم. وقتی هوا بارونی و خنک میشد (مثل حالای تهران و احتمالا چند شهر دیگه) میگفتم که آخه تو این هوا باید کار کرد؟ چرا باید همچین موقعی سرکار رفت در حالیکه میشه از تنفس و پیادهروی لذت برد؟ بعد با دوستان که صحبت میکردم همه هم عقیده بودیم که وقتی برای خودت کار کنی، وقتت دست خودته و میتونی آقای خودت باشی و راحت تصمیم بگیری و درگیری مرخصی و پیگیری رئیس نباشی و اگر به یک همچین روزی برخوردی میتونی بجای اینکه با کار سر و کله بزنی، راحت بذاری بری بچرخی.
بعد از چند سال، من شرکت خودم رو داشتم و هوا هم مثل حالا عالی و خنک و بارونی میشد. اما من سرم از همیشه شلوغتر بود. بعدها فهمیدم که یادم رفته بود قدیمترها میخواستم شرکت خودم رو داشته باشم که زمانم مال خودم باشه. که هر لحظه هر تصمیمی که میخوان بگیرم. اما حقیقت اینه که وقتی کسب و کار خودت رو داری، تعهد بیشتری داری و مسئولیتهات چندین برابر میشه و باید توان بیشتری صرف کنیو کار بیشتری انجام بدی. این فکر خامی بودم که من داشتم. هنوز هم گاهی وقتی میبینم دیگران از راهاندازی کسب و کار صحبت میکنن، یکی از دلایلشون استقلال بیشتر هست. اما این موضوع عمیقتر از اینه که به سادگی از کلمه "استقلال" استفاده کنیم. وقتی صحبت از راهاندازی کسب و کار میشه، باید به حقایق توجه کرد.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید. من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.